"آمریکا طی نیم قرن گذشته از مداخله در راستای برچیدن دشمنان خارجیاش از راههای بسیار مشکوک به لحاظ قانونی یا اخلاقی، دریغ نکرده است. توییتهای توام با شادمانی دونالد ترامپ بر سر ترور سردار سلیمانی که همراه با تلاش برای توجیه این اقدام طبق قوانین داخلی و بینالمللی بود، منجر شد که آمریکا به جرایمی متهم شود که معمولا دشمنانش را متهم به آنها میکند."
روزنامه گاردین در مطلبی به اقدامات آمریکا طی چندین دهه گذشته برای سوء قصد علیه دشمنان خود پرداخته و خاطرنشان کرده که این کشور قوانین بینالمللی را به نفع از بین بردن دشمنان بینالمللیاش کاملا نادیده گرفته است.
گاردین در این مطلب آورده است: دولت آمریکا با هنر تاریک قتلهای سیاسی ناآشنا نیست. آمریکا طی دههها از تکنیکهای ماهرانهای علیه دشمنانش استفاده کرده که از اعزام شیمیدانی مسلح به سم کشنده علیه پاتریس لومومبا، نخست وزیر سابق جمهوری دموکراتیک کنگو در دهه ۱۹۶۰ میلادی گرفته تا انداختن قرصهای سمی در غذای فیدل کاسترو، رهبر سابق کوبا که موفقیتآمیز نبود، را شامل میشود.
ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اما در سطحی دیگر قرار داشت. خاص بودن این اقدام نه در روش انجام آن، بلکه در اجرای آشکار و بیتوجهی کامل به ملاحظات قانونی یا پیامدهای انسانی آن است.
چارلز لیستر، کارشناس ارشد موسسه "میدل ایست" در واشنگتن میگوید: استراتژی آمریکا کشتن مقامات ارشد کشورها به این آشکاری نبوده است.
توییتهای توام با شادمانی دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا بر سر ترور سلیمانی که همراه با تلاش برای توجیه این اقدام طبق قوانین داخلی و بینالمللی بود منجر شد که آمریکا به جرایمی متهم شود که معمولا دشمنانش را متهم به آنها میکند. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران این اقدام را "مصداق تروریسم بینالمللی" دانست.
ویپین نارانگ، کارشناس علوم سیاسی در موسسه "ام آی تی" میگوید، این اقدام بازدارندگی نیست، بلکه ذبح است.
آمریکا طی نیم قرن گذشته از مداخله در راستای برچیدن دشمنان خارجیاش از راههای بسیار مشکوک به لحاظ قانونی یا اخلاقی دریغ نکرده است. این کشور به دستکم هشت اقدام به قتل علیه فیدل کاسترو اعتراف کرده، با این حال آمار واقعی چنین اقداماتی احتمالا بسیار بیشتر است.
ویلیام بلوم، نویسنده کتاب "کشتن امید: مداخلات ارتش آمریکا و سیا از جنگ جهانی دوم" به جنایات آمریکا از حمله، بمباران، سرنگونی دولتها و قتل تا شکنجه و جوخههای مرگ اشاره میکند و نتیجهگیری او این است که "این تصویری زیبا نیست".
سیا در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به قدری جنونآمیز رفتار کرد که کمیته کلیسا (کمیته سنای آمریکا برای مطالعه عملکرد دولت در زمینه اقدامات اطلاعاتی) به تحقیقات در خصوص شماری اقدام به قتل علیه رهبران خارجی از جمله لومومبا، رافائل لئونیداس تروخیو، رییس جمهور سابق جمهوری دومینیکن، نگو دین دیم، رییس جمهور سابق ویتنام جنوبی و مسلما کاسترو پرداخت. در نتیجه این تحقیقات، جرالد فورد، رییس جمهور وقت آمریکا مشارکت این کشور در قتلهای سیاسی خارجی را ممنوع کرد.
این ممنوعیت اما دوامی نداشت. از سال ۱۹۷۶ آمریکا مشارکت در اقدام برای از بین بردن رهبران خارجی را دوباره ادامه داد.
رونالد ریگان در سال ۱۹۸۶ علیه معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی دست به حملات هوایی زد. کره شمالی نیز همین دو سال پیش ادعا کرد که سیا تلاش کرده کیم جونگ اون، رهبر این کشور را به قتل برساند.
بیشتر این مداخلات در دوران اخیر به صورت پنهان انجام شده است و در مواقعی که به طور علنی این کار را انجام دادهاند، تمایل داشتهاند که بازیگرانی را هدف قرار دهند که کشور نیستند و در گروههای شبهنظامی مانند داعش فعالیت دارند.
باراک اوباما، رییس جمهور پیشین آمریکا و دونالد ترامپ هر دو با نظارت بر قتل اسامه بن لادن، رهبر سابق القاعده و ابوبکر بغدادی، رهبر سابق داعش به پیروزی بزرگی در سطح عمومی دست یافتند.
تا پیش از ریاست جمهوری ترامپ اما آمریکا ترجیح میداد در اقدام به قتل علیه بازیگران کشوری وابسته به حکومتهای مستقل، آشکارا و بیپروا عمل نکند. ترور سلیمانی اما نمونهای متضاد با این رویکرد است.
در سال ۲۰۰۸ سیا با همکاری نزدیک با سرویس اطلاعاتی اسرائیل برای قتل عماد مغنیه، یکی از رهبران ارشد حزبالله اقدام کرد. آنان در روند تلاششان برای این کار فرصت مناسبی یافتند تا نه تنها مغنیه بلکه سلیمانی را هم در یک حمله پهپادی نابود کنند اما در آخر، این عملیات به دلیل احتمال ایجاد بیثباتی جدی در منطقه از سوی دولت آمریکا منع شد.
به رغم چنین ملاحظاتی، مری الن اوکانل، استاد قوانین بینالملل در دانشگاه نوتردام، دولتهای پیشین آمریکا و دولت غیرقابل پیشبینی ترامپ را کاملا از هم جدا میکند. او بر این باور است که ظهور پهپادهای بدون سرنشین در سال ۲۰۰۰ آمریکا را در شیب لغزندهای به سمت بحران کنونی قرار داد.
نخستین دستور برای استقرار یک پهپاد به عنوان ابزاری برای کشتار از سوی بیل کلینتون، رییس جمهور سابق آمریکا در اقدامی علیه بن لادن صورت گرفت. نخستین "کشتار هدفمند" موفقیتآمیز نیز کمی پس از آن توسط دولت جورج بوش پسر در یمن صورت گرفت.
اوباما استفاده گسترده بوش از پهپاد برای کشتار را به ارث برد و آن را ده برابر افزایش داد و در عین حال به دنبال ایجاد پوششی از مقبولیت قانونی برای اسناد سری داخلی این "کشتارهای هدفمند" بود. این اسناد مدعی بودند که قتلهای پهپادی طبق قوانین بینالمللی به عنوان دفاع از خود در برابر حملات "تروریستی" آینده توجیه شده هستند اما این ادعا به طور گسترده مورد نزاع بوده است.
مری الن اوکانل، استاد قوانین بینالملل در دانشگاه نوتردام میگوید: از زمان ریاست جمهوری اوباما با کمرنگ شدن قوانین بینالمللی روبهرو هستیم. هدف قرار دادن سلیمانی نیز نشانهای دیگر از کمرنگ شدن این قوانین است. ما در شیبی روبه پایین به سمت بیقانونی کامل در حرکت هستیم.
اوکانل افزود، اکنون تنها یک گام برای آمریکا باقی مانده است و آن این است که "قوانین را کاملا نادیده بگیرد". این کارشناس میگوید: به نظر من دونالد ترامپ هماکنون نیز این کار را انجام داده است. تنها توضیح او این است که "سلیمانی آدم بدی بوده و باید کشته میشده"!
انتهای پیام
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/12506
تگ ها: